آیندگان چه خواهند گفت اگر تو رستم باشی و من سهراب؟! هرچند تقدیر من است است و باور دارم که تو رستم دستانی، پهلوان بزرگ، با خنجری آغشته...
شاهنامه اثر حکیم ابوالقاسم فردوسی طوسی، حماسهای منظوم در بحر متقارب مثمن محذوف و شامل حدود ۶۰٬۰۰۰ بیت و یکی از بزرگترین و برجستهترین حماسههای جهان است که سرایش آن سی سال به طول انجامید. محتوای این شاهکار ادبی، اسطورهها، افسانهها و تاریخ ایران از ابتدا تا فتح ایران توسط اعراب در سده هفتم است که در چهار دودمان پادشاهی پیشدادیان، کیانیان، اشکانیان و ساسانیان خلاصه میشوند و به سه بخش اسطورهای (از عهد کیومرث تا پادشاهی فریدون)، پهلوانی (از قیام کاوه آهنگر تا مرگ رستم) و تاریخی (از پادشاهی بهمن و ظهور اسکندر تا فتح ایران توسط اعراب) تقسیم میشود.
کتاب صوتی «رستم و سهراب»، اثر مشهور ابوالقاسم فردوسی به شکل نمایشنامهی شنیداری است. گزینش و تنظیم این اثر توسط ابوالحسن تهامی (۱۳ مرداد ۱۳۱۷ تهران) مدیر دوبلاژ ایرانی صورت گرفته است. در کتاب شاهنامه داستانهای جذاب و شگفت انگیز بسیارند، اما داستان رستم و سهراب از همهی داستانهای این کتاب مشهورتر است و ایرانیان در سرتاسر قرون و اعصار به خواندن و شنیدن آن اشتیاق داشتهاند؛ هر نگارگری از آخرین صحنه ی این داستان تابلویی کشیده است و بسیار هنرمندان این داستان را به صحنه ی تئاتر برده و یا بر پردهی سینما به نمایش در آوردهاند، و مردم همه جا به استقبال این آثار رفتهاند. در روزگاران پیشتر نقل رستم و سهراب آزمونی برای هنرنمایی نقالان بود و نقال خوش صدای هنرمند میتوانست شبهای بسیار مردم را به قهوه خانه بکشاند و با عظمت کلام فردوسی مخاطبان خود را مسحور و مجذوب کند. کوشش نیز در همان راستا و برای انتقال کلام فردوسی به مشتاقانی ست که شاید دوستتر دارند این بخش از میراث ادبی ما را به هنگام رانندگی و از دستگاه صوتی خودروی خود بشنوند، و یا در وقتی مناسب با دیگر اعضای خانواده به آن گوش بسپارند. در این کتاب صوتی، روایت رستم و سهراب مانند صدای فیلمی در نظر گرفته شده و از جلوههای صوتی برای ایجاد فضاهای مختلف بزم و رزم آن استفاده شده است. اجرای نقش اشخاص داستان به صداپیشگان نامدار واگذار شده که صدایشان سالهای سال است در دوبلهی فیلمها و از دهان هنرمندان سینما شنیده میشود.
«رستم و سهراب»، بازنویسی اثر مشهور ابوالقاسم فردوسی به شکل نمایشنامه است. شاهنامه سند ملیت و افتخار ما و یکی از بزرگترین میراثهای بشری است. به جز ایران و یونان کشورهای دیگر دارای چنین اثر شکوهمندی نیستند. در این کتاب بزرگ داستانهای جذاب و شگفتانگیز بسیارند، اما داستان رستم و سهراب از همهی داستانهای شاهنامه مشهورتر است و ایرانیان در سرتاسر قرون و اعصار به خواندن و شنیدن آن اشتیاق داشتهاند؛ هر نگارگری از آخرین صحنهی این داستان تابلویی کشیده است و بسیار هنرمندان این داستان را به صحنهی تئاتر برده و یا بر پردهی سینما به نمایش در آوردهاند، و مردم همه جا به استقبال این آثار رفتهاند. در روزگاران پیشتر نقل رستم و سهراب آزمونی برای هنرنمایی نقالان بود و نقال خوشصدای هنرمند میتوانست شبهای بسیار مردم را به قهوهخانه بکشاند و با عظمت کلام فردوسی مخاطبان خود را مسحور و مجذوب کند. این اثر نسخه نوشتاری نمایشنامه صوتی رستم و سهراب است که توسط ابوالحسن تهامی صداپیشه پیشکسوت و نامدار کشور تنظیم و بازنویسی شده و با صدای صداپیشگان مشهور و پرسابقهی ایرانی مانند مریم شیرزاد، محمود قنبری، ژرژپطرسی، زهره شکوفنده و...، به شکل نمایش شنیداری اجرا شده است. این نسخه شنیداری جذاب نیز در طاقچه، در دسترس علاقه مندان به تاریخ اساطیری و فرهنگ ایران زمین قرار دارد.
کتاب صوتی «سوگنامه رستم و سهراب» گزیدهای است از سوگنامه رستم و سهراب در شاهنامه فردوسی. داستان رستم و سهراب که از بخش پهلوانی شاهنامه است، یک تراژدی مشهور در ادبیات حماسی فارسی به شمار میرود که نمودهای بسیاری از دغدغههای ذهنی و فلسفی فرهنگ ایرانی همچون رویارویی نوگرایی و سنت را در خود دارد.
عباس حضرت و فاطمه پایمرد در کتاب «داستانهایی از شاهنامه»، داستانهای شاهنامهی حکیم بزرگ پارسیگوی، ابوالقاسم فردوسی را بازنویسی کردهاند. در این مجموعه، هر داستان از شاهنامه با مقدمهای درباره پیام و هدف داستان آغاز شدهاست. داستان ایرج و سلم و تور، هفتخوان رستم، رزم رستم و سهراب، ماجرای کیکاووسشاه، پادشاهی کیخسرو، داستان گذر سیاوش از آتش، رزمنامه رستم و اسفندیار از جمله داستانهایی هستند که در این مجموعه میخوانید. داستان سیاوش اینگونه آغاز شده است: «سیاوش، نماد پاکی، قدرت و پایداری در مقابل وسوسههای شیطان است و نام او در ذهن هر ایرانی، مقاومت در مقابل نقشههای شیطان را زنده میکند. داستان سیاوش، داستانی ماندگار است که با گذر زمان کهنه نمیشود و از صلابت آن چیزی کم نمیشود. «پس از نُه ماه بارداری، مادر سیاوش زایمان میکند و خبر تولد پسری زیبا را به کاوسشاه میدهند. کودک نورسته به قدری زیبا و جذاب بود که تاکنون هیچ مادری همانند او فرزندی نزاییده بود و تمام مردم شهر از زیبایی نوزاد سخن میگفتند... کاوسشاه از شنیدن این خبر بسیار خوشحال میشود و نام فرزندش را «سیاوش» میگذارد. چو نه ماه بگذشت بر خوبچهر یکی کودک آمد چو تابنده مهر بگفتند با شاه کاوس کی که برخوردی از ماه فرخنده پی جهان گشت از آن خُرد پرگفتگوی کز آنگونه نشنید کس روی و موی جهاندار نامش سیاوخش کرد بدو چرخ گردنده را بخش کرد مدتی که از تولد کودک سپری میشود، کاوسشاه فرزند دلبندش را به جهان پهلوان میسپارد تا با راه و روش پهلوانان او را تربیت کند... »
«جام گیتینما» خلاصه کامل شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی به کوشش محمد حملهدار فرد است. شاهنامه فردوسی ارزشمندترین اثر ادبی این کشور و هویت ما ایرانیان است. شاهنامه فقط داستان رستم و سهراب نیست بلکه تاریخ ایران باستان را در قالب داستان از سلسلههای اساطیری پیشدادیان و کیانیان روایت میکند و سپس به سلوکیان، اشکانیان و ساسانیان میرسد که تا حد زیادی با واقعیت مطابقت دارد. کتابِ پیشِ رو، تمام شاهنامه به خلاصهترین شکل ممکن است به گونهای که تمام رخدادها و توصیفهای غیرضروری حذف شده و شاکله اصلی داستانها باقی مانده است. خلاصهنویسی آثار ادبی برجسته یکی از روشهای مرسوم ترویج مطالعه است. افراد بسیاری هستند که به رغم علاقهمند بودن به مطالعه، وقت کافی برای این کار ندارند به همین خاطر دنبال کتابهایی کم حجم و در عین حال پربار میگردند. نکتهای که باید به آن توجه داشت این است که خواندن خلاصه یک اثر ادبی به معنای کنار گذاشتن متن کامل آن نیست بلکه هدف خلاصهها این است که انگیزهای بشود تا فرد در یک فرصت مناسب به سراغ اثر اصلی برود.
داستان زیبا و هیجانانگیز و پر سوز و گداز بیژن و منیژه یکی از پرشورترین داستانهای شاهنامه فردوسی بزرگ است. این داستان روایت عشق بیژن پسر گیو و منیژه دختر افراسیاب را بازمیگوید. ابوالحسن تهامی مترجم و دوبلور ایرانی از این داستان یک اقتباس نمایشی کرده است که میخوانید. فایل صوتی این نمایشنامه زیبا را با اجرای شیرین و پرحرارت و دلچسب ابوالحسن تهامی نیز میتوانید از طاقچه دریافت کنید.
داستان زیبا و هیجانانگیز و پر سوز و گداز بیژن و منیژه یکی از پرشورترین داستانهای شاهنامه فردوسی بزرگ است. این داستان روایت عشق بیژن پسر گیو و منیژه دختر افراسیاب را بازمیگوید. ابوالحسن تهامی مترجم و دوبلور ایرانی از این داستان یک اقتباس نمایشی کرده است که با اجرای شیرین و پرحرارت و دلچسب خودش میشنوید. فایل متنی این نمایشنامه زیبا را هم میتوانید از طاقچه دریافت کنید.
به گفتار پیغمبرت راه جوی دل از تیرگی ها بدین آب شوی چه گفت آن خداوند تنزیل و وحی خداوند امر و خداوند نهی... که من شهر علمم علیم در است دُرَست این سخن قول پیغمبر است... منم بنده اهل بیت نبی ستاینده خاک پای وصی حکیم این جهان را چو دریا نهاد برانگیخته موج ازو تندباد چو هفتاد کشتی برو ساخته همه بادبان ها برافراخته یکی پهن کشتی بسان عروس بیاراسته همچو چشم خروس محمد بدو اندرون با علی همان اهل بیت نبی و ولی خردمند کز دور دریا بدید کرانه نه پیدا و بن ناپدید بدانست کو موج خواهد زدن کس از غرق بیرون نخواهد شدن به دل گفت اگر با نبی و وصی شوم غرقه دارم دو یار صفی همانا که باشد مرا دستگیر خداوند تاج و لوا و سریر... اگر چشم داری به دیگر سرای به نزد نبی و علی گیر جای گرت زین بد آید گناه منست چنین است و این دین و راه منست برین زادم و هم برین بگذرم چنان دان که خاک پی حیدرم... هر آنکس که در جانش بغض علیست ازو زارتر در جهان زار کیست --------------------------------- چو گفتـــــار بیهــوده بسیــار گشت سخنگوی در مردمی خوار گشت به نایـافت رنجه مـکن خـــــویشتن که تیمـار جان باشد و رنج تـن زدانش چو جان تـــرا مـــایـه نیست به از خامشی هیچ پیرایــه نیست توانگر شد آنکس که خرسنـــد گشت از او آز و تیمار در بنـــد گشت بـه آمــوختن چون فــروتن شـــوی سخن هــای دانندگــان بشنوی مگوی آن سخن، کاندر آن سود نیست کز آن آتشت بهره جز دود نیست بیــــا تا جهــــان را به بــد نسپریم به کوشش همه دست نیکی بریم نبــاشد همی نیک و بـــد، پــــایدار همـــــان به که نیکی بود یادگار همــــان گنج و دینار و کاخ بلنـــــد نخواهــــد بدن مرترا ســـودمند فــریــدون فــرّخ، فرشته نبـــــــود بــه مشک و به عنبر، سرشته نبود به داد و دهش یــافت آن نیگـــــوئی تو داد و دهش کن، فریدون توئی