مجموعه دو جلدی قصههای «امثال و حکم» با بازآفرینی تعدادی از مطالب کتاب چهار جلدی «امثال و حکم» به زبانی ساده و روان است که در سال ۱۳۱۰ توسط علیاکبر دهخدا در تهران منتشر شد و دارای نزدیک به ۵۰ هزار امثال و حکم (ضرب المثل) و کلمات قصار و ابیات متفرقه است. این مجموعه بین سالهای ۱۳۰۸ و ۱۳۱۰ جمعآوری و منتشر شد.
در بخشی از مقدمه این مجموعه آمده است: «ضربالمثلها، گنجینه اندیشهها؛ تجربهها؛ رنجها؛ غمها؛ شادیها و آموختههای هرجامعهای هستند. اینها از نسلی به نسل دیگر منتقل میشوند؛ به این امید که فرزندان از آموختههای پدران و مادرانشان پند گیرند و بهرهور شوند.»
«آستین نو پلو بخور»، «از آسمان افتادم»، «با من هم پلاس!؟»، «ببخشید کتک شما را حلاج خورد»، «به هزار دلیل شلیک نکردم»، «راه گربه را گم میکنم»، «تو بهتر میدانی یا پیغمبر خدا؟»، «چشم زخم میرزا مهدی خانی» و «حالا نوبت رقاصی من است» عناوین برخی از مطالب جلد نخست این مجموعه است.
در بخشی از «حالا نوبت رقاصی من است» میخوانیم: «شتر همه آن ناراحتی و فشار را تقصیر الاغ میدانست. اگر آن عرعر بیموقع را سر نداده بود، حالا هر دوتا راحت و آسوده در آسوی تپهها مشغول گشت و گذار بودند. کاروان به حرکت افتاده بود و چند ساعتی میشد که دشت و بیابان را میپیمود. مسیر حرکت در امتداد همان نهرآبی بود که از پشت تپهها میگذشت. شتر که کینه الاغ را به دل گرفته بود، دنبال فرصتی مناسب میگشت که عرعر ناهنگام رفیق خود را تلافی کند...»