@{{ user_rate = 0 }}

فیروزۀ خاتم: گزینه‌ای از عرض ارادت شاعران امروز به ساحت آسمانی حضرت فاطمۀ زهرا(س)







روند ها : #کتاب،

هادی وحیدی( -۱۳۵۰) پژوهشگر ادبی است.
در یکی از مجموعه سروده‌های کتاب می‌خوانیم:
«در کفن مپیچ پارۀ تنِ رسول را
یا علی، رها مکن، در این سفر، بتول را
لحظه‌ای درنگ کن، تمام عشق مُرده است
این تنِ کبود از زمانه زخم خورده است
این مسافر غریب یادگار احمد است
گریه کن که این شب جدایی از محمد است
باز در گلویِ چاه، در غروب آفتاب
گریه کن برای یاس خفته یا ابوتراب
خاک را بگو که این امانت پیمبر است
فاطمه ـ همان که آبروی عشق ـ کوثر است
پیش از این چه زخم‌ها به شانۀ فدک زدند
با زبانِ طعنه روی زخم‌ها نمک زدند
دیدمت که با دو پای پینه‌بسته در غبار
آن غروب آمدی ز راه، خسته در غبار
یک نفر میان نخل‌ها غریب مانده است
کیست این که رو به آسمان نشسته در غبار
کس خبر نداشت از کبوترانِ چشم تو
آن شبی که گم شدند دسته‌دسته در غبار
باز هم تو مانده‌ای و کوله‌بار خاطرات
هر غروب می‌رسی ز راه، خسته در غبار...»

برش هایی از کتاب