فیلمنامه «پاندای کونگفوکار» نوشته جاناتان ایبل( -۱۹۶۹) و گلن برگر( -۱۹۶۹) فیلمنامهنویسان آمریکایی است. این پویانمایی(انیمیشن) در سال ۲۰۰۹ اکران و با استقبال خوبی از سوی منتقدان و مخاطبان رو به رو شد و در همان سال نامزد بهترین فیلم پویانمایی سال شد.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
«سلحشور سر میزی نشسته و چای مینوشد و بامبویش را میجود. در به ضرب باز میشود. دار و دستهی مانچو به داخل هجوم میآورند و او را دوره میکنند.
رئیس دسته (به سلحشور):
میبینم که خوردن رو دوست داری! (ضربه) پس شاید بهتر باشه یه مشت از من بخوری.
رئیس مشتش را روی میز میکوبد.
راوی (صدای روی تصویر): سلحشور چیزی نگفت، چون دهانش پر بود. پس هرچه را در دهانش بود قورت داد.
قورت میدهد.
راوی (صدای روی تصویر): آنوقت سخن گفت.
سلحشور (با صدای قهرمانانه): حرافی بسه، بجنگیم... شاشابویی!
شترق! سلحشور مشتی میپراند و تمام دار و دسته به هوا پرتاب میشوند.
راوی (صدای روی تصویر): حرکاتش چنان مرگبار بود که درخشش مهیبش به راستی چشم دشمنانش را کورکرد.
افراد دسته، کورمال و بیهدف به اطراف پراکنده میشوند.
گربهی نینجا: چشمام!
تمساح: خیلی خفنه!
تماشاگران ضعف میکنند.
خرگوش شیفته و جذاب!
خرگوش حقشناس: چطور میتونیم جبران کنیم؟
سلحشور: باحال و جذاب بودن مجانیه.
ناگهان صد آدمکش ظاهر میشوند و سلحشور را دوره میکنند.
کات به:
خارجی. نوشخانه- ادامه
کل نوشخانه متلاطم میشود و پر از نینجاها.
سلحشور: کابلویی!
کات به:
خارجی. نوشخانه- ادامه
سقف منفجر میشود و ابری از نینجاها به آسمان فوران میکند. سلحشور مانند تندبادی میچرخد و همه را از پا درمیآورد.»