@{{ user_rate = 0 }}

کودک باتلاق







روند ها : #کتاب،

کودک باتلاق

شیوان داود , بیتا ابراهیمی 480 صفحه

انتشارات نشر پیدایش

فرگوس به دنبال ذغال سنگ آمده اما در میان باتلاق، او جسد دختری را پیدا می‌کند. هیچ کس نمی‌داند او قربانی کدام جنگ است.. حالا فرگوس مانده و جسد چند هزارساله‌ای که هر شب به خوابش می‌آید و تکه‌هایی از راز مرگش را برملا می‌کند. کودک باتلاق داستانی حیرت‌انگیز است. داستان آنان که به نام صلح قربانی می‌شوند و ماجرای قدرت بی‌نهایت روح انسان را روایت میکند.
«کودک باتلاق» نوشته شیوان داود(۲۰۰۷-۱۹۶۰) نویسنده بریتانیایی است. او برای نوشتن «کودک باتلاق» جوایز متعددی را دریافت کرد.
در سال ۱۹۸۱ میلادی، بسیاری از اعضای ارتش موقت آزادیخواه ایرلند و ارتش ملی آزادی‌بخش ایرلند که در زندان لانگ کش، یا همان هزارتوی اچ ام پی زندانی بودند؛ دست به اعتصاب غذا زدند تا مقامات انگلیسی را وادار کنند با آنان به عنوان زندانیان سیاسی و بر مبنای شرایط خاص رفتار شود. در تابستان سال ۱۹۸۱، به دلیل مداخله‌ی کشیش زندان، پدر فال، خانواده‌ی بعضی از زندانیان اجازه یافتند پسران خود را که روی تخت‌های بیمارستان بیهوش بودند، با خود ببرند و جان آنها را نجات بدهند. برخی از خانواده‌ها حاضر به مداخله نشدند. این اعتصاب در نهایت در اکتبر ۱۹۸۱ به پایان رسید و در نتیجه‌ی آن برخی از تقاضاهای اعتصاب‌کنندگان برآورده شد.
«نور درخشان صبحگاهی، زمین باتلاقی را روشن کرده بود، قطره‌های شبنم مثل میلیون‌ها الماس می‌درخشیدند. جمعیت زیادی از ساکنان محلی خود را رسانده بودند... کنار یکدیگر دایره‌وار دور سر تیره‌ی یک انسان و دسته‌ای موی کوتاه که از میان گِل قهوه‌ای روشن بیرون زده بود، ایستاده بودند. بخشی از گردن و شانه‌ها هم دیده می‌شد. مشخص بود که بار دیگر یکی از مردمان باتلاق را می‌دیدیم.»

برش هایی از کتاب