«مونولیو پنج مونولوگ» چهار نمایشنامه مونولوگ تراژیک و یک فصل درباره مونولوگ تراژیک از نویسندگان، رضا سرور، سیداحسان عرفانی، شادی فرهادی، کیوان سررشته، بهار کاتوزی و به کوشش مهدی چاکری (-۱۳۶۵) است.
اگر در شکل عام مونولوگ، متافیزیک غیاب عامل موثر است آنگاه در مونولوگ تراژیک که فرم خاصتر و محدودتر آن است، عرصه این غیاب محدود میشود به غیاب حیات انسانی، به مرگ. در اینجا متافیزیک غیاب جای خود را به متافیزیک مرگ میدهد، زیرا مرگ سایه تراژدی است و بر تمامی اجزای آن سایه گسترده است. در تراژدی، نمایش همچون مسیری است که به دهان گشوده مرگ منتهی میشود. در پیمایش این مسیر اما لحظهای فرا میرسد که قهرمان پس از اخذ تصمیم تراژیکش، بیدرنگ از سرنوشت یگانه و محتومش ـ مرگ ـ آگاهی مییابد. از این لحظه به بعد است که تراژیک بودن سرنوشت او نه فقط بهدلیل مرگ محتوم بلکه به خاطر آگاهی کامل قهرمان از پیشرویاش بهسوی مرگ است. هم از اینرو است که گفته میشود هیچ تراژدیای بدون آگاهی از مرگ محقق نمیشود. در پرتو متافیزیک مرگ، قهرمان تمام تکگفتارهایش را در آستانه مرگآگاهی ایراد میکند. سایهی این مرگآگاهی چندان سنگین و فراگستر است که در جریان نمایش به تناوب قهرمان را متوقف میسازد تا در باب ذات مرگ تأمل کند.